فروشگاه i poroje

این كارخانه در استان ………… نام شهرستان: ………. واقع شده است.  از آنجا كه هدف اصولی و نهایی كارخانه عمدتاً حضور فعال ، قوی و مستمر در بازارهای جهانی تعیین گردیده است لذا ، در انتخاب ماشین آلات و تكنولوژی تولید سعی شد تا بهترین و كامل ترین و به روزترین تجهیزات ممكن انتخاب و مورد استفاده قرار گیرد . اما به خوبی روشن است كه در زمینه تولید محصولات با كیفیت بالا ، تنها ماشین آلات تعیین كننده نیست . بلكه كیفیت مواد اولیه و داشتن بخش مالي قوي است كه نقش مهمتر ي نسبتت به ماشین آلات ایفا می نماید و نهایتا این دو پارامتر ، مهمترین پارامترهاي تاثیر گذار در به دست آوردن محصولی با كیفیت بالا و قابل عرضه در بازارهای جهانی می باشد كه خوشبختانه با انتخاب استان فارس به عنوان محل استقرار كارخانه ، این مهم نیز جامه عمل پوشید و در نتیجه ، كارخانه با در اختیار داشتن تكنولوژی روز دنیا و دسترسی مطلوب به بهترین مواد اولیه ممكن ، قابلیت تولیدی شایسته نام خود در بازارهای جهانی را كسب نموده است و نهایتاً در جهت هر چه كامل تر كردن زنجیره تولید ، بكارگیری نیروی متخصص و دقت زیاد در انتخاب مواد اولیه ورودی به كارخانه در دستور كار ما قرار گرفته است.  این كارخانه از سال 76 تاسیس واز سال77 با تولید رب گوجه به صورت فله وحلب20کیلویی شروع به کارنموده که درسال 79به دلیل عدم استفاده از تسهیلات بانکی برشکسته شده وبه حالت تعطیل درامد که درسال82 شرکای جدید با خرید کل سهام كارخانه وافزایش توان تولید وایجاد تاسیسات وماشین آلات جدید وگرفتن مجوزات بهداشتی تابه حال اقدام به تولید آزمایش نموده ولی به دلیل عدم استفاده ازتسهیلات بانکی نتوانسته اند محصول خود را بسته بندی وبه بازارهای داخلی وخارجی عرضه نماید .

نیاز روز افزون جامعه به غذا و رشد بی رویه جمعیت و کاهش منابع غذایی، یکی از مهمترین مسائلی است که توجه دولتمردان، اندیشمندان و محققان را به خود معطوف داشته است. در این راستا، لزوم استفاده بهینه از منابع غذایی موجود و به کارگیری روشهای مطلوب نگه داری و جلوگیری از ضایعات بی رویه محصولات کشاورزی، تأمین منابع جدید غذایی، بسته بندی مناسب به منظور حفظ و بهبود کیفیت محصولات و …، از جمله مواردی است که اهمیت آن بر هیچ کس پوشیده نیست. علاوه بر این، رشد و توسعه جوامع و پیشرفت علوم و صنعت، سبب پیدایش عادات و سبک های نوین غذایی شده، به گونه ای که نیاز به تنوع محصولات و پیدایش فرآورده های جدید غذایی و کمک غذایی به شکل روز افزونی احساس می گردد. بدین سبب رابطه مستقیم رشته صنایع غذایی با سلامت مردم و توجه خاص دولت و مردم به کمیت و کیفیت غذایی جامعه و ایجاد کارخانجات جدید صنایع غذایی و …، همگی دلایل بارزی هستند که اهمیت این رشته تحصیلی را نشان می دهند.   تجارب چند سال اخير نشان مي دهد كه توسعه صنعتي و افزايش سهم صنايع ساخت در GDP و رشد صنايع مذكور عامل اصلي دستيابي به نرخ بالاي رشد اقتصادي در برخي از كشورهاي در حال توسعه بالاخص كشورهاي آسيايي بوده كه پيامدهايي نظير كاهش مشاركت كشاورزي در GDP را بدنبال داشته است . توسعه صنايع فرآيندي يكي از محركهاي اصلي رشد اقتصادي در بسياري از كشورهاي در حال توسعه عنوان مي گردد كه صنايع مرتبط با بخش كشاورزي نظير صنايع غذايي از اهم آن قلمداد مي شود . يكي از اولويتها و برنامه هاي كاري دولتهاي كشورهاي در حال توسعه توجه ويژه به بخش صنايع غذايي است كه علل عمده آنها عبارتند از :

-افزايش اهميت صنايع غذايي به لحاظ اشتغالزايي و افزايش مشاركت مستقيم يا غير مستقيم آن در توليد درآمد ملي .

تغيير تركيب صادرات جهاني از مواد اوليه به محصولات ساخته شده با ارزش افزوده بالاتر .

-طبق آمار بانك جهاني حدود 20% جمعيت جهان درفقر بسر مي برند كه 75% آنها در مناطق روستايي زندگي مي كنند . كاهش فقر يكي از چالش هاي اصلي ملل و موضوعات مهم بين المللي است . اشتغالزايي در مناطق روستايي بعنوان يكي از مهمترين رويكردهاي كاهش فقر در كشورها عنوان مي شود . كشورهايي كه يكي از اهداف ملي آنها كاهش فقر است سرمايه گذاري در بخش صنايع كاربر بالاخص در مورد صنايع وابسته به منابع نظير صنايع غذايي را انتخاب كرده اند .

– افزايش توسعه صنايع فرآوري ميوه و سبزيجات بدليل وجود بازار بزرگ بين المللي ، افزايش سطح آگاهيهاي عمومي از توانمندي و اثرات مثبت آن در كاهش ضايعات در مراحل توليد محصولات كشاورزي .

– رويارويي كشورهاي درحال توسعه با منابع محدود و لزوم برنامه ريزي جهت استفاده بهينه از آنها يكي از مسائل كشورهاي در حال توسعه فقدان و كمبود مهارتهاي مديريتي در بخش سرمايه گذاريهاي با مقياس بزرگ است ، لذا گسترش فعاليتهاي صنعتي در بخش وابسته به منابع مانند صنايع غذايي بالاخص در مقياسهاي كوچك از جمله اولويتهاي كاري دولتها محسوب مي شود .افزايش سطح درآمدها و تغيير الگوهاي زندگي ، تغيير رفتارهاي مصرف مواد غذايي را به سوي محصولاتي با كيفيت بالاتر و مغذي تر هدايت مي نمايد .تمايل به مصرف محصولات غذايي مناسب از لحاظ سهولت و تسريع در پخت آنها نيز روزبروز فزوني مي يابد .در نظريه هاي توسعه به بخش كشاورزي بعنوان بخش منفعل كه تأمين كننده مازاد براي بخش صنعت است نگريسته شده است . اين مازاد به سه شكل انتقال نيروي كار به بخش صنعت ، انتقال مواد غذايي براي جمعيت شهري و تأمين نهاده توليد بخش صنايع غذايي صورت مي گيرد. وظيفه ايجاد مازاد بخش كشاورزي در تمام اقتصادها و در تمام زمانها صادق است . آرتولوئيس عنوان مي كند كه هرچه ايجاد مازاد و انتقال آن سريعتر صورت گيرد بخش صنعت سريعتر رشد مي كند . رشد بخش صنعت و ثروتمندتر شدن جامعه موجب خواهد گرديد تا مردم درصد بيشتري از درآمدشان را به محصولات كشاورزي و مواد غذايي اختصاص دهند . بررسيهاي كوزنتس نشان داد كه همراه با افزايش سطح زندگي در يك كشور ، اهميت نسبي بخش كشاورزي تنزل پيدا مي كند در حاليكه  اهميت بخش صنايع بويژه صنايع تبديلي و غذايي افزايش مي يابد .امروزه صنايع غذايي از جمله صنايع زودبازده و با ارزش افزوده فراوان در عرصه جهاني است كه جداي از اهميت حياتي آن داراي جنبه هاي اقتصادي گسترده است؛ به گونه اي كه واحد اطلاعات اكونوميست در آخرين پيش بيني خود از وضعيت و فضاي تجاري صنايع مختلف در سطح جهاني براي سال 2006، اعلام كرده كه تنها برنج 80 درصد غذاي بيش از سه ميليارد نفر از مردم جهان را در اين سال تشكيل داده و تجارت اين محصول به حدود 415 ميليون تن خواهد رسيد كه براي تأمين جهاني آن با توجه به رشد مصرفي، توليد اين محصول طي 20 سال آينده بايد  30  درصد افزايش يابد.همچنين براساس اين پيش بيني مصرف جهاني غذا، نوشيدني ها و دخانيات نيز با رشد 4/4 درصدي بيش از  3/4  تريليون دلار خواهد بود.ايران با داشتن خاك وسيع و طبيعت چهار فصل و نيز نيروي متخصص فراوان ظرفيتهاي بالقوه و آماده اي براي رشد و بالندگي اين صنعت داراست و تنها استفاده از فناوري هاي نوين و برنامه ريزي مناسب براي حضور در عرصه جهاني را نياز دارد.با اين همه شاهد نوعي پيشرفت و توسعه ناهمگون و ناهنجار در صنايع غذايي هستيم كه نشان از افراط و تفريط در اين بخش از صنايع كشور است؛ به طوري كه بسياري از شاخه هاي با ارزش افزوده بيشتر صنايع غذايي كه ايران به مراتب مزيتهاي بهتري در آنها دارد، دست نخورده باقي مانده و در رشته هاي ديگري مثل ماكاروني، رب و يا موادي كه در فرهنگ عامه از آن به عنوان هله و هوله ياد مي شود، با انبوه توليدات مواجه است.